آدمکها
آهای . . .
آدمکهایی که در شام سیاه ِ
یتیمان شکم بر پشت چسبیده
بسان اشتران کور می مانید
که بد مستانه می خندند
با شمایم
با شمایی که نشسته بر بلندای برجهای خویش،
تازیانه بر گرد? سواران نور می کوبید . . .
" اینجا هوا ابریست "
" سقفها را بردارید "
" آسمان بارانیست "
یاحق